آلاله آکادمی

Alaleh Academy

سفر به دنیای زبان انگلیسی با آلاله رمضانی

اصطلاحات رایج زبان انگلیسی

Break a leg

موفق باشی! (به ویژه قبل از اجرا یا ارائه)

Piece of cake

خیلی آسان

Hit the books

شروع به مطالعه کردن

Let the cat out of the bag

فاش کردن یک راز

Feeling under the weather

احساس مریضی کردن

Kill two birds with one stone

با یک تیر دو نشان زدن

Hit the hay

رفتن به رختخواب، خوابیدن.

Let the cat out of the bag

فاش کردن راز، لو دادن اطلاعات محرمانه.

Cost an arm and a leg

خیلی گران بودن، هزینه‌ی بسیار زیاد.

When in Rome, do as the Romans do

هر جا که هستی مثل مردم آنجا رفتار کن، پیروی از آداب و رسوم محلی.

Cat got your tongue?

زبونتو گربه خورده؟ چرا حرف نمیزنی؟

Take a chill pill

آرام باش، خونسردی خود را حفظ کن.

Couch potato

آدم تنبل، کسی که زمان زیادی را صرف تماشای تلویزیون می‌کند.

Don't cry over spilled milk

برای اتفاقات گذشته ناراحت نشو، افسوس گذشته را نخور.

I'm feeling a bit under the weather

حالم کمی خوب نیست، احساس ناخوشی می‌کنم.

It's not rocket science

خیلی پیچیده نیست، کار آسانی است.

In a nutshell

خلاصه، به طور مختصر.

You're pulling my leg

داری شوخی می‌کنی، مرا دست می‌اندازی.

To butter someone up

چاپلوسی کردن کسی، تملق گفتن.

When pigs fly

وقتی خرها پرواز کنند، هرگز اتفاق نمی‌افتد.

Actions speak louder than words

عمل بهتر از حرف است.

Add fuel to the fire

بدتر کردن اوضاع، دامن زدن به مشکلات.

All good things must come to an end

هر چیزی پایانی دارد.

Easy come, easy go

باد آورده را باد می‌برد، چیزهایی که به راحتی به دست می‌آیند به راحتی هم از دست می‌روند.

Fish in troubled waters

از آب گل آلود ماهی گرفتن، سوء استفاده از شرایط بحرانی.

From A to Z

از سیر تا پیاز، به طور کامل.

Get on your high horse

خود را برتر دانستن، متکبرانه رفتار کردن.

Go the extra mile

تلاش بیشتر کردن، فراتر از انتظار عمل کردن.

Hang in there

دوام بیاور، مقاومت کن.

Hit the nail on the head

زدن به هدف، دقیقاً درست گفتن.

Keep your chin up

امیدوار باش، روحیه خود را حفظ کن.

Kill two birds with one stone

با یک تیر دو نشان زدن.

Let sleeping dogs lie

به مشکلات گذشته نپرداختن، سر به سر مشکلات کهنه نگذاشتن.

Make a long story short

خلاصه کردن، کوتاه کردن داستان.

No pain, no gain

نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.

On cloud nine

خیلی خوشحال، در اوج خوشحالی.

Piece of mind

آرامش خیال.

Rain or shine

تحت هر شرایطی.

See eye to eye

هم عقیده بودن، موافق بودن.

Spill the beans

فاش کردن راز، لو دادن اطلاعات.

Take it with a grain of salt

جدی نگرفتن، با شک و تردید پذیرفتن.

Once in a blue moon

به ندرت، خیلی کم.

The ball is in your court

تصمیم با شماست، نوبت شماست.

Through thick and thin

در سختی و آسانی، در هر شرایطی.

Time flies when you're having fun

وقتی خوش می‌گذرد، زمان زود می‌گذرد.

To get bent out of shape

ناراحت شدن، عصبانی شدن.

A blessing in disguise

نعمتی پنهان، چیزی که در ابتدا بد به نظر می‌رسد، اما در نهایت مفید است.

A dime a dozen

فراوان، کم ارزش.

Back to the drawing board

بازگشت به نقطه شروع، از نو شروع کردن.

Barking up the wrong tree

اشتباه کردن، در مسیر نادرست تلاش کردن.

Beating a dead horse

تلاش بیهوده کردن، وقت تلف کردن.

Best of both worlds

بهترین مزایای دو چیز را داشتن.

Bite the dust

شکست خوردن، نابود شدن.

By the skin of your teeth

به سختی، با کمترین اختلاف.

Call it a day

پایان دادن به کار، دست کشیدن.

Catch someone off guard

غافلگیر کردن کسی.

Cut corners

میانبر زدن، کیفیت را فدا کردن.

Devil's advocate

مخالف فرضی، کسی که برای بحث، با عقیده مخالف است.

Don't count your chickens before they hatch

تا نتیجه قطعی نشده، خوشحال نباش.

Every cloud has a silver lining

هر سختی، جنبه مثبتی هم دارد.

Get a taste of your own medicine

طعم کار خودت را چشیدن.

Get your act together

سر و سامان دادن به اوضاع، منظم شدن.

Give someone the benefit of the doubt

به کسی فرصت دادن، فرض خوب بودن کسی.

Go against the grain

خلاف جریان شنا کردن، مخالف عرف عمل کردن.

Go down in flames

با شکست مفتضحانه مواجه شدن.

Have a change of heart

تغییر عقیده دادن.

Have your head in the clouds

خیالبافی کردن، در رویا زندگی کردن.

Hear it through the grapevine

از طریق شایعات شنیدن.

In the heat of the moment

در اوج هیجان، در لحظه تصمیم‌گیری.

It takes two to tango

هر دو طرف مقصر هستند.

Jump on the bandwagon

پیروی از مد، هم رنگ جماعت شدن.

Keep something at bay

دور نگه داشتن، جلوگیری کردن.

Keep your fingers crossed

آرزوی موفقیت کردن.

Know something like the back of your hand

خیلی خوب شناختن، مثل کف دست بلد بودن.

Last but not least

در آخر، اما نه کم اهمیت‌تر.

Learn the ropes

یادگیری اصول کار، آشنا شدن با روال.

Let bygones be bygones

گذشته‌ها گذشته، فراموش کردن اختلافات.

Make ends meet

خرج و دخل را جور کردن، کفاف دادن.

Make a mountain out of a molehill

از کاه کوه ساختن، بزرگنمایی کردن.

Miss the boat

فرصت را از دست دادن.

Neck and neck

شانه به شانه، برابر.

No strings attached

بدون قید و شرط، بدون تعهد.

On the fence

مردد بودن، بی‌تصمیم بودن.

Once bitten, twice shy

مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد.

Out of the blue

ناگهانی، غیرمنتظره.

Bend over backwards

تمام تلاش خود را کردن، از خود گذشتگی نشان دادن.

Burn bridges

خراب کردن روابط، پل‌های پشت سر را خراب کردن.

Drive someone up the wall

کسی را دیوانه کردن، اعصاب کسی را خرد کردن.

Face the music

روبه‌رو شدن با عواقب، تقبل کردن عواقب کار.

Get a grip

خود را جمع و جور کردن، مسلط شدن بر خود.

Have a gut feeling

حس درونی داشتن، حس ششم داشتن.

Keep someone in the loop

کسی را در جریان گذاشتن، کسی را مطلع نگه داشتن.

Make a killing

سود کلان به دست آوردن، پول زیادی درآوردن.

Pull strings

از نفوذ استفاده کردن، اعمال نفوذ کردن.

Rock the boat

ایجاد مشکل کردن، برهم زدن آرامش.

Turn a blind eye

چشم‌پوشی کردن، نادیده گرفتن.